به یاد سیمین بهبهانی
۲۸ تیر زادروز بانو سیمین بهبهانی نویسنده و غزل سرای معاصر ایرانی
سیمین خلیلی معروف به سیمین بـِهْبَهانی (زادهٔ ۲۸ تیر ۱۳۰۶ – درگذشتهٔ ۲۸ مرداد ۱۳۹۳)، معلم، نویسنده، شاعر و غزلسرای معاصر ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران بود.
سیمین بهبهانی در طول زندگیاش بیش از ۶۰۰ غزل سرود که در ۲۰ کتاب منتشر شدهاندنویسنده و غزل سرای معاصر ایرانی
روز تولدم ، دریایی بودم
متولد ماه آفتابم
ماه داغی خورشید
ماه طغیان نفس
ماه ادغام زمین با آسمان سپید
و گاه پر هوس
متولد ماه خوش و بش های تن
با آبی آب های خزر .
من زاده سرزمین دریا هستم
و دیروز همان بودن امروزم
مادر تن به شن و ماسه ها داد
که من پا کوبیدم
برای دیدن آن دریای سرد
حالا هستم
اما آبی دریا کو ؟
آسمان پر معنا کو ؟
اولین موضوعی که در شعرهای این شاعر معاصر جلوه می کند، عشق و ستایش آن، هجر و وصل و گله از معشوق است. بسیاری از این دست اشعار وی که یا غزل بوده یا ترانه، با صدای خوش خوانندگان موسیقی سنتی ایران خوانده و با اقبال مواجه شده است. شاید مهم ترین دلیل این امر توجه و تسلط #بهبهانی بر وزن های شعر سنتی و علم عروض باشد که باعث می شود موسیقی دانان به راحتی بتوانند بر وزن اشعار ملودی بسازند.
ابیات زیر تنها نمونههایی اندک از هزاران غزل عاشقانه #سیمین است؛
مگر هنوز به خاطر، تو را خیال من است
که هر کجا به زبان تو شرح حال من است؟
عجب ز آینه قلب تو که در آن نقش
ز بعد رفتن من، باز هم خیال من است
...
یا این ابیات:
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی
دلم زهرچه به غیر تو بود خالی ماند
در این سرا تو بمان که ماندگار تویی
...
دیگر مضمون در اشعار #سیمین_بهبهانی توجه به #زن و وضعیت اجتماعی و خانوادگی زنان است. بخشی از شعرهای سیمین به نقد جامعه مرد سالار می پردازد. این شعرها در واقع رویکردی متفاوت نسبت به ادبیات مردانه به ویژه ادبیات از نوع سنتی آن دارد. از این زاویه رویکرد سیمین بهبهانی به ادبیات، نوعی ارزیابی متفاوت از زن و ماجراهای تاریخ زندگی نوع زن است و این سخن به نوعی درباره کل تاریخ ادبیات میتواند صادق باشد. بنابراین میتوان گفت: یکی از درون مایههای مهم شعر سیمین دفاع از حقوق زن، است. او بی مهری نسبت به زنان را نمی پسندد و در برابر این پدیده شعر می سراید. وی در این گونه شعرها فریاد مظلومیت زنان و نادیده گرفته شدن ارزش والای آنان را در جامعه بشری تذکر میدهد، مانند این ابیات :
چو چنگ نغمه ساز، فروخواندی
در گوشِ مرد، نغمه همتایی
گفتی که: جفت و یار توام، اما
نی بهر عاشقـــی و نه شیـدایی
اینسان که درجبین تو می بینم
کــرسی نشین خانـه شورایی
بر سرنوشت خویش خداونـدی
در کار خویش، آگــه و دانــایی
...
یک دست بوده ای تو و یک دست بی صداست
دست دگــر به پیکر نام آورت شدم
بیرون زخـــانه، همــره و همـــگام استــوار در خانه
غمگسار و نوازشگرت شدم
رویدادهای اجتماعی و سیاسی از دیگر مضامین پررنگ در شعر #بهبهانی است و با آنکه غزل معمولا جایگاه طرح مباحث عاشقانه است، او نیز مانند شاعران بزرگ چون حافظ به طرح مسائل اجتماعی در این قالب پرداخته است؛ البته می دانیم از دوره مشروطیت به بعد بازتاب مسائل اجتماعی در غزل شدت یافته بود.
#سیمین اشعاری می سراید که سرشار از مضامین اجتماعی است و اگرچه ساده به نظر می رسد، به طرز زیبایی فقر و بدبختی طبقات محروم و فرودست جامعه و نابسامانی ها آن را نمایان می سازد و گرایشی اجتماعی دارد. مانند شعر «کودک روانه از پی مادر بود» که ماجرای کودکی را روایت میکند که از مادرش پسته می خواهد و چون مادر توان خرید ندارد، دزدی می کند. او در کنار سرودن اشعار عاشقانه از بیان حقایق تلخ اجتماعی غافل نمانده است. باید گفت او همراه جامعه رشد می کند و می کوشد تا بر دردها و نقاط تاریک جامعه ای که کمتر در محور نگاه شاعران و منتقدان اجتماعی قرار می گیرد، نور بتاباند. او با اشاره به زخمهای اجتماعی و با خشم و خروشی آشتی ناپذیر عاملان بدبختی و نابسامانی مردم را انگشت نما و رسوا می کند. بهبهانی به زوایای گوناگون زندگی نظر می اندازد به غم و درد و رنج مردم....
این منم پیک نوبهار، منم که به شادی سرود می خوانم
لیک، آهسته، نغمهاش می گفت که نه از شادیم...پی نانم
#سیمین_بهبهانی
ندای غزل از گلوی جامعه
✍ «منصوره شوشتری»
کدخبر: 896
خبرنگار: فریبا کلاهی
تعداد بازدید: 2079