10 آبان زادروز مرتضی احمدی
صدای بچه تهرون به یاد قدیم همیشه در گوش ماست
اگر «ماشين مشتی ممدلی» بود، کالسکه هم بود و شهری که رفته رفته دستخوش تغيير می شد، و صدای زنگ داری که در طول اين همه سال مدام قصه می گفت و «تهران» که در صدای او زنده می ماند .
آیین باور - لهجه تهراني اش، هر مخاطبي را به روزگاراني مي برد که هنوز فروشندگان دوره گرد، در خيابان هاي سنگفرش شهر با بانگي آهنگين، کالا مي فروخته اند و زن هاي برقع پوش از لاي درهاي چوبين کلون دار، دستي به در مي آورده اند تا از همان فروشنده دوره گرد، کالايي بخرند.
اگر «ماشين مشتي ممدلي» بود، کالسکه هم بود و شهري که رفته رفته دستخوش تغيير مي شد و صداي زنگ داري که در طول اين همه سال مدام قصه مي گفت و «تهران» که در صداي او زنده مي ماند .۱۰ آبان زادروز#مرتضی_احمدی مردی از دل پسکوچههای تهران
#مرتضی_احمدی ۱۰ آبان ماه ۱۳۰۳ در جنوب تهران و در خانوادهای با اصالت تفرشی به دنیا آمد، پدرش سقط فروش بود و او برای تحصیل ابتدا به مکتب و سپس به دبستان منوچهری در میدان گمرک رفت و بعد از آن در دبیرستان شرف و دبیرستان روشن ادامه تحصیل داد. در شانزدهسالگی ورزش باستانی و فوتبال را شروع کرد و به همراه تیم فوتبال دبیرستانش در مسابقات آموزشگاههای تهران رتبههایی به دست آورد. بعدها در تیم فوتبال راهآهن تهران بازی کرد و پس از آن تا سال 1325 در باشگاه راهآهن به عنوان مربی حضور داشت.
پس از چند تلاش آماتوری در تئاتر در ۱۳۲۱ با کمک عدهای از دوستانش #تماشاخانه_ماه را روبهروی باغ فردوس دایر کرد، ولی پس از چند هفته مجبور به ترک آنجا شد. در اوایل پاییز ۱۳۲۲ در تئاتر فرهنگ برای اولین بار پیش پردهخوانی کرد و پس از آن بازیگر تئاتر هم شد. مدتی بعد پدرش از فعالیت او در تئاتر آگاه شد و او را از خانه بیرون کرد. مرتضی احمدی پس از مدتی همزمان با هنرپیشگی در راهآهن تهران بهعنوان تعمیرکار استخدام شد.
#مرتضی احمدی برای اولین بار به سبک #بیات تهران در پیش پردهها آواز میخواند و نام و صدایش در زمره انگشتشمار #پیشپرده خوانان قدیم برده میشد. او اولین بار (در ۱۳۲۲) ترانه #گلپریج ون را اجرا کرد، که بسیار محبوب شد و به خاطر آن برای کار در رادیو تهران دعوت شد. او از معدود خوانندگان سبک بیات تهران بود. در یکی از پیش پردهها ترانهای دیگری به نام #کارگرممن را اجرا کرد که به استقبال کارگران راهآهن مواجه شد و پس از آن منجر به اعتصاب کارگران راه آهن شد که در نتیجه، #مرتضیاحمدی به بخش حسابداری راهآهن منتقل و پس از پایان اعتصاب دستگیر شد و در کلانتری متعهد شد که از آن به بعد از اجرای آن پیش پرده خوداری کند.
پیشپرده دیگری نیز با اجرای احمدی به نام #قدس شاهین که درباره ماجرای تجاوز جنسی عدهای از سربازان آمریکایی به یک زن ایرانی بود، توقیف شد ولی پس از اجرای مجدد آن در پاییز ۱۳۲۳ در جمعی خصوصی، منجر به محکوم شدن احمدی به شش ماه تبعید به کرمان شد که با پیگیری #محمدمسعود، مدیر روزنامه مرد امروز که تصادفاً به تئاتر فرهنگ آمده بود ملغی شد. تعداد دیگری از پیشپردههای او نیز توقیف شده است که از جمله آنها میتوان به پیشپردهای به نام #پیرهن زرده که درباره گروههای فشار حزب دموکرات ایران که پیراهن زرد میپوشیدند اشاره کرد. اجرای این پیش پرده سبب کتک خوردن مرتضی احمدی و بازداشت او شد و همچنین پیشپردهای به نام #کارمنددولت منجر به انفصال موقت او از خدمت در راهآهن شد ولی با اعتراض احمدی به دیوان عالی کشور لغو شد.
#احمدی در ۱۳۲۳ به رادیو تهران (چندی بعد در رادیو ایران و بعد از آن در رادیو و تلویزیون ایران) مشغول به کار شد، تا برنامههای کمدی اجرا کند. در دورههای مختلفی در رادیو کار کرد، از جمله تیپی به نام #باباجاهل_گریان را اجرا کرد و به سبکهای مختلف ترانه و آواز خواند.
در بهار ۱۳۲۴ از طریق مسابقات فوتبال با #ناصرفخرآرایی که در تیم «آفتاب شرق» بازیکن و مربی بود آشنا شد. در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ به دعوت فخرآرایی به مراسم سالگرد افتتاح دانشگاه تهران رفت و در آن جا شاهد ترور #محمدرضاشاه به دست #فخرآرایی بود که به کشته شدن #فخرآرایی و دستگیر شدن #احمدی انجامید که پس از بازجویی و اثبات بی اطلاعیاش از ماجرا، آزاد شد.
#مرتضی_احمدی در ۱۳۲۶ گوینده فیلمهای خارجی شد و از اعضای اولیه انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم (تأسیس در ۱۳۴۲) بود. در سال ۱۳۲۸ پنج صفحه موسیقی در سبک ضربیخوانی برای یک شرکت انگلیسی ضبط کرد. مرتضی احمدی در ۱۳۳۲ برای اولین بار در فیلمی به نام #ماجرای زندگی به کارگردانی #نصرتالله محتشم بازی کرد.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ احمدی بازیگری را کنار گذاشت و به مدت هفت سال به اهواز رفت؛ ولی پس از بازگشت به تهران از نو کار بازیگری را در سریالی تلویزیونی به نام #تکمضراب از سر گرفت.
او در مجموع در 44 فیلم سینمایی و 41 مجموعه تلویزیونی حضور داشت که از آن جمله میتوان به فیلمهایی همچون "بابا شمل» و «قلندر» علی حاتمی، «مردی که زیاد میدانست» و «اتوبوس» یدالله صمدی، «ذبیح» محمد متوسلانی، «تا غروب» جعفر والی، «گراند سینما» حسن هدایت، «خانه خلوت» مهدی صباغزاده، «راه و بیراه» سیامک شایقی، «ساده لوح» مهدی فخیمزاده، «ناصرالدینشاه آکتور سینما» محسن مخملباف، «یکبار برای همیشه» سیروس الوند، «کلاهقرمزی و پسرخاله» ایرج طهماسب، و «ستاره بود» فریدون جیرانی و همچنین سریالهای «سلطان صاحبقران»، «هفت شهر عشق»، «آئینه»، «بخش چهار جراحی»، «آرایشگاه زیبا»، «زیر بازارچه»، «دردسر بزرگ»، «دانی و من»، «خانه پدری» و «شکرستان» اشاره کرد.
#مرتضی_احمدی در ۹ مرداد ۱۳۳۴ با یکی از همکارانش در راهآهن به نام #زهراجوانشیر ازدواج کرد که در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۰ بر اثر سرطان درگذشت. او از این ازدواج یک فرزند دختر به نام آزیتا (متولد ۱۳۳۷) و یک فرزند پسر به نام مازیار (متولد ۱۳۴۰) دارد.
او در فروردین ۱۳۴۹ به دعوت #علیحاتمی ترانه عنوانبندی فیلم #حسنکچل را ضربیخوانی کرد.
#مرتضی احمدی علاوه بر گویندگی به جای شخصیت #باباعلاءالدین در کارتون #سندباد و هم چنین #روباهمکار در #پینوکیو گویشهای بسیاری را در دوبله ایران از خود به یادگار گذاشت که نمونههایی از آنها را میتوان به #بینوایان (۱۹۵۸ به جای قاضی دادگاه)، «بهترین سالهای زندگی ما» (به جای ارسکاین وینفورد و دین وایت)، «دختر خداحافظی» (به جای رابرت کاستانزو)، «برو به اسپارتیها بگو»، «گوردون پری» (به جای خبرنگار و گوینده فرودگاه)، «سراسر شب»، «مصری» (به جای هنری دانیل در نقش مکره)، «فریب خورده و رها شده» (به جای سه نفر)، «طرح شیطانی»، «به من میگن هیچکس»، «گرگها در شهر» (به جای شخصیت قاضی بناتو)، و … اشاره کرد.
از جمله فعالیتهای او در رادیو، پیش از انقلاب در #رادیوتعطیلی و پس از انقلاب در صبح جمعه باشما بود.
او در فروردین ۱۳۵۳ نقش اول سریال پربیننده #هردمبیل ، نوشته #پرویزخطیبی را بازی کرد و در نظرخواهی از مردم در سال ۱۳۵۶ بهعنوان محبوبترین هنرپیشه رادیو انتخاب شد.
مرتضی احمدی علاقه وصفناپذیری به تهران داشت. او در اواخر عمرش در برنامه زنده تلویزیونی شبکه یک سیما گفت: «بچه تهرونم و عاشق شهرم هستم، تهرون زندگیام و زادگاهم است».
او در راستای همین علاقه به گردآوری و نگارش #فرهنگ_عامیانه (فولکلور) تهران پرداخت و در این زمینه کتابهای «من و زندگی»، «کهنههای همیشه نو»، «فرهنگ بر و بچههای تِرون»، «پرسه در احوالات تِرون و تِرونیا» و «پیشپرده و پیشپردهخوانی» را تألیف کرده است. علاوه بر تألیفاتش در حوزه فرهنگنویسی، او برخی از قدیمیترین ترانههای کوچهبازاری تهران را به صورت (ضربی خوانی) بازخوانی کرده است.
او در هنر آواز و موسیقی نیز یکی از معدود خوانندگان سبک بیات تهران بود، به علاوه اینکه نام و صدایش در زمره انگشتشمار پیشپرده خوانان قدیم است. بیش از چهارصد ترانه ضربی و صد و پنجاه ترانه فکاهی خوانده است، این ترانهها از نوشتههای نصیری فر، نویسنده کتابی است به نام مردان موسیقی سنتی و نوین ایران که بیشتر کارهای موزیکال مرتضی احمدی از آن کتاب گرفته شده است.
107 قطعه ضربیخوانی در زمان حیات #مرتضی_احمدی از او ضبط شده بود که 25 قطعه آن در سالهای 89 و 91 در قالب دو آلبوم منتشر شد، اما تعداد زیادی از این قطعات در انتظار مجوز بود و عمر این بازیگر قدیمی کفاف نداد تا شاهد انتشار تمام آثارش باشد.مجموعه ضربیخوانیهای مرتضی احمدی که در سال 88 ضبط شد، سال 89 با عنوان #صدای طهرون(توپخونه) و سال 91 با عنوان #صدای_طهرون(شمسالعماره) در سالگرد تولدش به انتشار رسید.
در سال 94 مرکز موسیقی بتهوون توانست مجوز انتشار مجموعههای 3، 4 و 5 را نیز دریافت کند.مجموعه «صدای طهرون قدیم» بعضی قطعات موسیقی تهرانی را که در حال فراموشی است، دربرمیگیرد و تا کنون 4 قسمت آن منتشر شده است.
#بهرام_بیضایی در توصیف این هنرمند گفته است:
آن مرد گنجی در سر دارد که میان شما پخش میکند. گنج مردم نادار؛ مردمان دریغ شده! گنجی از ناداری گردآوری شده از روزمرگی در جهان رو به دگرگونی! آن مرد سرود گمشده میخواند؛ بازیابد خود بی خویشِ خویش را در بَم و زیرهای آن؛ در تهران گمشده!
#بهزادفراهانی نیز درباره او گفته است:
مرتضی احمدی از مبارزین جنبش کارگری ایران است. به عنوان مردی که در راستای تفکر و اندیشه مساوات و برابری زحمات فراوان کشیده است. شاید ما از زندگی بعضی از عزیزان فرزانه در ارتباط با مسائل سیاسی کمتر آگاه هستیم، شاید کمتر مجال بوده تا به بخش از زندگی هنرمندانی بپردازیم که در ارتباط با این مسائل گذشته است. استاد احمدی از ۱۳۲۰ به جامعه ورزشی ایران پیوست، به ویژه به آن بخش از جامعهٔ ورزشی که دیدگاههای دادگرانه داشت. پرسپولیس یا شاهین سابق تیمی بود که بستر رشد نسل زحمتکش و تلخ کام تهران یا کشورمان بود؛ و مرتضی احمدی از همان آغاز چه زمانی که در تیم شاهین توپ میزد و چه زمانی که به عنوان شاعر تمام ترانههای زیبای مردمیاش به دل هزاران هزار هوادار شاهین مینشست، همیشه همراه و پشتیبان مردم زحمتکش بود.
استاد #مرتضی_احمدی در ساعت ۱۱:۰۰ صبح روز ۳۰ آذر ۱۳۹۳ در ۹۰ سالگی به دلیل مشکل ریوی و کهولت سن در منزلش در تهران در گذشت و در روز ۳ دی ۱۳۹۳ به وسیله برخی هنرمندان و مردم تشییع و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا دفن شد. در این مراسم حجتالله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی، علی مرادخانی، معاونت هنری وزارت ارشاد، بهزاد فراهانی، مرضیه برومند، از هنرمندان تئاتر، سینما و تلویزیون و همچنین افشین پیروانی، مربی و فوتبالیست تیم پرسپولیس سخنرانی کردند.
کدخبر: 378
تعداد بازدید: 2076