نگاهی بر تاریخچه تعزیهخوانی زنانه
در مقاله های پیشین از ریشه و خواستگاه تعزیه گفتیم و اینکه تَعْزیهخوانی، یا شبیهخوانی،در عصر حاضر ، شکلی سنتی از مجموعۀ نمایش هـای آیینـی ،مذهبی است برگرفته از رویدادهای تاریخی و حماسی حزنانگیز واقعۀ تاریخی کربلا و شهادت امام سوم شیعیان، ،گاه آمیخته با رگه هایی از موضوع های الحاقی انتقادی، هجوآمیز، شاد یا گزنده.
آیین باور- در مقاله های پیشین از ریشه و خواستگاه تعزیه گفتیم و اینکه تَعْزیهخوانی، یا شبیهخوانی،در عصر حاضر ، شکلی سنتی از مجموعۀ نمایش هـای آیینـی ،مذهبی است برگرفته از رویدادهای تاریخی و حماسی حزنانگیز واقعۀ تاریخی کربلا و شهادت امام سوم شیعیان، ،گاه آمیخته با رگه هایی از موضوع های الحاقی انتقادی، هجوآمیز، شاد یا گزنده.
و گفتیم خاستگاه و پیشزمینه روح تراژدی در ادبیات مذهبی ایران و در ساخت و ترکیب اجرایی نمایش آیینی تعزیهخوانی و صورت بیانی و داستانگزاری وقایع تعزیه، عاملهای فرهنگی دیگری تأثیر داشتهاند از جمله : سنت نمایش واقعۀ "مصایب میترا" در میان ایرانیان مهرپرست، سرگذشت غمافزای زریر در حماسۀ "یادگار زریران" و برگذاری آیین سیاوشان یا مراسم سوگواری سالمرگ سیاوش و مراسم عزاداری هرسالۀ مردم در سالگرد واقعۀ کشته شدن رهبر مذهبی مغان، اسمردیس۱ "بردیای دروغین" به دست داریوش هخامنشی به احتمال فراوان از رفتارها و آیین های قدسیانهای بودهاند که در شکل دادن و اجرای نمایش آیینی تعزیهخوانی و نشان دادن مصایب قدیسان شیعه نقش مهم داشتهاند.
در میان دسته های مردانه تعزیه خوان، دستههای تعزیهخوان زنانهای هم بودند که در اجرای تعزیهها نقش مردان را زنان ایفا میکردند.
این نوع تعزیهخوانیها معمولاً در تهران و در خانههای رجال و اعیان، بهویژه در خانۀ زنان دربار قاجار برپا میشد (مونسالدوله، 106) بنابر گزارش پناهی سمنانی، در شهر سمنان نیز تعزیهخوانی زنانه در برخی خانهها متداول بود و چند تن روضهخوان زن مانند ملابلقیس، ملاصغرى و ملاشاه زینب از معروفترین تعزیهخوانان زن سمنان بودند (ص 288)
محل اجرای تعزیهخوانی های زنانه در تهران و بنا بر اطلاعات موجود در دو محل، یکی خانۀ منیرالسلطنه (باغ منیریه)، زن ناصرالدین شاه و مادر کامران میرزا نایبالسلطنه، و یکی دیگر در خانۀ ماه تابان خانم، قمرالسلطنه (ساختمان بهارستان کنونی)، دختر فتحعلیشاه و همسر سپهسالار بود (مونسالدوله، همانجا) ماه تابان خانم در 10 روز اول محرم هر سال تعزیهخوانی در خانهاش راه میانداخت (همانجا؛ بلاغی، 210). تعزیهگردان تعزیهها خود او، یا ملا نسا، روضهخوانی از اهالی کاشان بود (همایونی، «شبیهخوانی...»، 559) .
این شاهزاده خانم به هنگام تعزیهگردانی دامنی چیندار کوتاهِ تا روی زانو و ارخالقی ترمه یا اطلس میپوشید و چادرنمازی بلند بر سر و کفش چرم ساغری به پا میکرد و عصای آبنوس کوتاه مرصعی به دست میگرفت و زنان تعزیهخوان و دستۀ موزیک را هدایت میکرد (مونسالدوله، 105)
زنان تعزیهخوان همه بیسواد و بیشتر روضهخوان بودند. آنها اشعار موافقخوان و مخالفخوان تعزیهها را از خواجههایی که نزد معین البکا آموزش شعر و موسیقی و آواز دیده بودند، میآموختند. این زنان تعزیهخوان را ملا، و سردستۀ آنها را که مختصر سوادی هم داشت، آخوند مینامیدند. مشهورترین زنان این دستۀ تعزیهخوان، ملامریم خانم و آخوند ملاهاجر خانم (همو، 98) و ملانبات مخالفخوان بودند.
ملانبات که از مردم آذربایجان بود، قدی بلند، صدایی دورگه و خشن و شبیه صدای مردانه داشت و در تعزیه به لباس شمر، ابن سعد و یزید در میآمد (بلاغی، همانجا) .
قوانین ورود به مجالس تعزیه زنانه
شرکتکنندگان این مجالس همه زن، و طبالان و شیپورچیان تعزیه نیز همه زن یا از خواجگان حرمسرا بودند. در مجالس تعزیهخوانی در خانۀ قمرالسلطنه، زنان روبسته را راه نمیدادند تا مردی روی پوشیده با لباس زنانه به میان آنان نیاید.
برای اطمینان از وارد نشدن مردان، خواجگان روی زنان را پس از عبور از پشت پردۀ اندرون میگشودند و بعد اجازۀ ورود به مجلس تعزیهخوانی میدادند.
تعزیهخوانان زن هر روز از دهۀ محرم تعزیۀ ویژۀ آن روز را میخواندند و در روز هفتم محرم معمولاً تعزیۀ "حضرت علی اکبر" را اجرا میکردند (همو، 210-211؛ برای شرحی دربارۀ تعزیۀ زنانه، نک : بیضایی، نمایش، 160-161)
به نوشتۀ مونسالدوله تعزیهخوانیهای زنانه بیشتر جنبۀ تفریحی داشت، مانند «عروسی بلقیس و سلیمان»، «یوسف و زلیخا» و «عروسی رفتن حضرت فاطمه». اینگونه شبیهها را معمولاً پس از پایان ماههای عزاداری محرم و صفر و بیشتر در ماه ربیعالاول میخواندند (ص 99، 104)
جایگاه اجتماعی تعزیه زنانه
تعزیهخوانی های زنانه را برخی «تا حدی دور از عرف و آداب و فرهنگ مذهبی جامعه»، و نحوۀ برگذاری و اجرای آن را «هرقدر هم ظاهری متجددانه داشت» و نظر برخی را جلب کرده بود، سست و به «صورتی نازل و سخیف» دانستهاند (شهیدی، 110)
این نظر نمیتواند مستند به سند و مدرک موثق باشد، چون به جز اشاراتی جسته و گریخته و کوتاه، گزارشی جامع و دقیق دربارۀ چگونگی اجرای این مجالس تعزیۀ زنان به دست ما نرسیده است که آنها را باتعزیهخوانیهای مردان بسنجیم و براساس آن داوری کنیم. وانگهی همانگونه که زنان طبق عرف و عادات اجتماعی دورۀ خود به تأسی از مردان برخی نمایشها و بازیهای شادیآور را در خانههایشان اجرا میکردند، نمایش آیینی تعزیه را نیز به محفلهای زنانۀ خود برده بودند و جدا از جامعۀ مردانه شایستگی و هنر خود را در نمایش مصایب امام در کربلا نشان میدادند
(برای آگاهی از بازیها و نمایشهای شادیآور زنانه، نک : بلوکباشی، «نمایشها...»، 46-58؛ انجوی، سراسر کتاب؛ بیضایی، همان، 217-219)
ویژگیهای عمومی تعزیهخوان ( زنان و مردان )
شعردانی، درستخوانی و بیان صحیح اشعار، داشتن چند دانگ صدای خوش، آگاهی از موسیقی و شناخت کم و بیش دستگاهها، مقامها و گوشههای موسیقی ایرانی، نکتهپردازی و بداههگویی، تیزهوشی و موقعشناسی، از عمدهترین ویژگیهای یک شبیهخوان برجسته و خوب بوده است.
تعزیهخوانانی که دارای این ویژگیها، یا شماری از آنها بودند، میتوانستند به خوبی و با مهارت نقش شخصیت ها را در تعزیه بنمایانند و با ارائۀ نقشی قوی روی احساس تماشاچیان اثر بگذارند و در ذهن آنها ایجاد ایهام بکنند و در آنها شور برانگیزند (بلوکباشی، «تأملی...»، 19).
تعزیهگردانان میکوشیدند تا افراد دستههای تعزیۀ خود را از میان کسانی که دارای این ویژگیها، یا برخی از آنها بودند، انتخاب کنند. تعزیهگردانها معمولاً نقش شخصیتهای گروه موافقخوان، بهویژه امامخوان و شهادتخوان را به افرادی میسپردند که در میان مردم به دینداری و تقوا و خوشنامی و اخلاق نیک معروف باشند و شمایل آنها با نقشی که ایفا میکنند، کم و بیش متناسب باشد (برای وصف شمایل شبیهها، نک : مستوفی، 1/289-290)
چهره های شاخص تعزیه خوان
از استادان برجستۀ تعزیهخوانی و از تعلیمدهندگان موسیقی و آواز به برخی شبیهخوانان بزرگ میتوان به استاد علی حسین قزوینی و میرزاحسن قزوینی اشاره کرد.
این دو استادِ تعزیهخوان شاگردانی بنام مانند ملاعبدالکریم جناب، حاجی قربانخان شاهی و ابوالحسن اقبال آذر، ازتعزیهخوانان معروف تکیۀ دولت را تربیت کردند. یکی دیگر از این گروه حسینعلی نکیسا بود که موسیقی و آواز را نزد استاد میرزا بابا (احتمالاً همان میرزا بابانایب تفریشی تعزیهخوان) آموخته بود
(مشحون، 58-60، 64، نیز برای استادان موسیقی شبیهخوان دورۀ قاجار، نک : ص 58-68؛ خالقی، 1/349-352؛ شهیدی، 686-687، جم)
تعزیهخوانی در تکایای بزرگ و معتبر کار هر شبیهخوان یا آوازهخوان معمولی نبود.
تعزیهخوانان این تکیهها، به خصوص کسانی که نقشهای عمده و اصلی تعزیه را داشتند، مانند شهادتخوانان، علاوه بر استعداد هنری و چهره و اندام مناسب، میبایست از قدرت صدای کافی و لازم نیز برخوردار باشند، تا بتوانند در مواقع لزوم صدای خود را به گوش تماشاگران دور هم برسانند، مثلاً در تعزیۀ شهادت عباس زمانی که حضرت با فریاد شمر از خواب برمیخیزد و با خود گفتوگو میکند،
«اشعار را به رسم و شیوۀ معمول آهسته و آرام و در درآمد راست پنجگاه میخوانْد. به تدریج که به گوشههای سپهر، مُبَرقع، بیات عجم و نِهْیب میرسید، صدا را بلند میکرد» (شهیدی، 440)
در میان خیل تعزیهخوانان خوشصدا کسانی بودند که شعرخوانی در مجالس تعزیه را با آوازخوانی در مجالس طرب به هم آمیخته بودند و به موقع در هر دو جا مجلسآرایی میکردند. جعفر شهری برخی از تعزیهخوانان خوشصدا را از «تیرۀ یزیدی»، و آنها را "تعزیهخوان روز و مطرب شب" معرفی میکند و چنین مینویسد:
این تعزیهخوانها پس از پایان ماههای سوگواری، شبها مطرب مجالس بزم و شادی و رو حوضی بودند. امامخوانها، عباسخوانها و شبیه حبیب بن مظاهر از «تیرۀ یزیدی» بودند که در نمایشهای روحوضی در نقش حاجیآقا و جمشیدخان و نوکر در میآمدند و علیاکبر خوانها و قاسمخوانهای این گروه تعزیهخوان نیز در نقش منیژهخانم و دختر حاجیآقا و حاکم، پیراهن زنانه میپوشیدند و آرایش میکردند و دلربا میرقصیدند.
ازتعزیهخوانهای بنام احمد مرمری در نقش علیاکبر، و علیدلربا در نقش قاسم و بعدها در نقش علیاکبر در کار تئاتر و مطربی هنرنماییها میکردند و در زنانهپوشی و رقص هنرمندی تمام مینمودند.
مرکز هنرنمایی آنها قهوهخانۀ امامزاده سید ولی و امامزاده زید و قهوهخانۀ میدان سیداسماعیل بود. نقشهای دوگانۀ این دسته از تعزیهخوانها موجب پدید آمدن و سر زبان افتادن این ضربالمثل «نه به آن زینب و کلثوم شدنت، نه به این داریه و دنبک زدنت» در میان عامۀ مردم شده بود (5/539-540)
کدخبر: 214
تعداد بازدید: 5742